بازداشت ۸۴ نفر درباره فروش سوالات کنکور رتبه سوم ایران در بحران فرونشست | خراسان رضوی، رکورددار این مخاطره در کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (جمعه، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴) | دمای مشهد به ۳۶ درجه می‌رسد وزیر علوم: افزایش ظرفیت پذیرش در کنکور نداریم | برای همه داوطلبان صندلی خالی وجود دارد اسامی فراورده‌های بهداشتی غیرمجاز در حوزه مراقبت از مو و بدن اعلام شد شمارش معکوس برای جبران کمبود «پنتاوالان» | پیگیری شهرآرانیوز از وضعیت کمبود واکسن پنج‌گانه نوزادان توزیع شیر مدارس در سال تحصیلی جدید قطعی شد| شش همت اعتبار برای حدود ۸ میلیون دانش‌آموز کشور مرگ یک جوان بر اثر حمله پلنگ در تربت حیدریه توضیحات سازمان سنجش درباره آزمون اختصاصی پذیرش دانشجو - معلم انتقال یک ایرانی از زندان چین به کشور پس از ۱۸ سال وقوع بارش‌های رگباری همراه با وزش باد در خراسان رضوی از امروز (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) حجاج ایرانی از بحث تنش‌زا و همراه‌داشتن مواد اسیدی و دارو‌های پودرشده پرهیز کنند مشاهده لاشه دو توله پلنگ ایرانی در پارک ملی خَبر کرمان بازداشت ۴ نفر از عوامل پخش برنامه تفرقه‌افکنانه در صداوسیما، با دستور قضایی از «هرمز» تا «کوچه»؛ تکرار یک تراژدی توریستی؟ توضیحات رئیس مرکز اطلاع‌رسانی وزارت آموزش و پرورش در خصوص نگرانی از پلیسی شدن محیط مدارس جزئیات زورگیری از دانشجویان خواجه نصیرالدین طوسی آزادی ۸۲۹ نفر از زندانیان جرائم غیرعمد در سال ۱۴۰۳ | فقط ۷۲۰ زندانی بدهکار دیگر در زندان‌های استان باقی مانده‌اند فراخوان چهارم جذب نخبگان در دستگاه‌های اجرایی از شهریورماه ۱۴۰۴ رهایی نوجوان ۱۶ساله از چنگ گروگان‌گیران در عملیات پلیس (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) تصادف زنجیره‌ای در محور ملک‌آباد - مشهد؛ انتقال ۱۱ مصدوم به بیمارستان (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) ماجرای مرگ همزمان ۶ نفر در خانه باغی در ارومیه + فیلم و علت فوت هشدار سطح زرد هواشناسی در خراسان رضوی در پی پیش‌بینی افزایش دما (چهارشنبه، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) رفع توقیف گواهینامه رانندگان متخلف نوروز ۱۴۰۴ در خراسان رضوی آغاز ثبت‌نام اینترنتی کتاب‌های درسی از اردیبهشت رسانه‌ها در ارتقای سلامت عمومی نقش مهمی دارند | ضرورت تقویت همکاری اصحاب رسانه با فعالان حوزه سلامت زورگیری از ۲ دانشجوی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی تهران (۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) خطر طغیان سرخک در خراسان رضوی زیر سایه واکسن هراسی احتمال بروز افسردگی در سالمندان گوشی باز
سرخط خبرها

مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (٧٢)

  • کد خبر: ۵۶۴۰۵
  • ۰۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۴
مسافر سنت در هزاره سوم | روزنوشت‌های شهری (٧٢)
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی
شنبه| جوان نجار که برای نصب قفسه جدید کتابخانه‌ام آمده است، با تعجب به دور و برش نگاه می‌کند و می‌پرسد: «حاجی! همه این کتاب‌ها را خوانده‌ای؟» دارم فکر می‌کنم که چگونه برایش توضیح دهم که برای نمونه کتاب‌های مرجع را یک‌سره مثل رمان نمی‌شود خواند یا برخی کتاب‌های دوره‌ای چه کارکردی دارند و...؛ جوابم را خلاصه می‌کنم: «هنوز نه، اما شروع کرده‌ام و دارم یکی‌یکی می‌خوانم!»‌

یکشنبه| شب موقع برگشتن به خانه، مردی در تاریکی از کنار خیابان جلو می‌آید و دست تکان می‌دهد. به‌نظر می‌رسد که خیلی عجله دارد. قدری جلوتر نگه می‌دارم و دنده‌عقب می‌گیرم و برمی‌گردم جلو مرد تا سوار شود. وقتی در ماشین می‌نشیند، سلام می‌کنم، اما جوابی نمی‌دهد و فقط روبه‌رو را نگاه می‌کند. انتظار دارم دست‌کم تشکری بکند که سوارش کرده‌ام یا حتى بگوید که مسیرش کجاست، اما حالا سلام مرا هم جواب نمی‌دهد. قدری صبر می‌کنم و دوباره می‌گویم سلام، اما باز همچنان به روبه‌رو خیره شده است و هیچ پاسخی نمی‌دهد. با تعجب دستم را تکان می‌دهم و با اشاره می‌پرسم: «لااقل بفرمایید کجا تشریف می‌برید!» من‌ومنی می‌کند و چیزی گنگ‌ونامفهوم می‌گوید که در تاریکی درست متوجه نمی‌شوم. در همین حیرانی هستم که کاغذی از جیبش درمی‌آورد و نشانم می‌دهد. روی کاغذ نوشته شده است: «من ناشنوا هستم!»‌

دوشنبه| مطلبی که با صرف وقت بسیار و تمرکز فراوان نوشته‌ام، درست در لحظه‌ای که می‌خواهم برای روزنامه بفرستمش، می‌پرد. ناباورانه با اضطراب و دستپاچگی چند بار فایل‌ها را جست‌وجو می‌کنم، اما متأسفانه حدسم درست است. اثری از متن نیست و کامل پاک شده است! می‌خواهم گریه کنم. می‌خواهم گوشی را به دیوار بکوبم. سایه‌ای کم‌رنگ و مبهم از واژه‌هایی که با وسواس در کنار هم چیده بودم، از پیش چشمم می‌گذرد و تصویری تار از ترکیبی که برای تبیین مضمون ترتیب داده بودم، به‌نظرم می‌رسد، اما از فکرکردن به شروع کار و آغاز دوباره نوشتن وحشت می‌کنم. به‌یاد مؤلف نامدار «مغنی» می‌افتم که کتابش در رودخانه افتاد و مجبور شد همه را از اول بنویسد و به‌یاد مرحوم سیدحسن میرجهانی که کار تمام‌شده‌اش را از دست داد و دوباره از اول شروع کرد به نوشتن. تازگی‌ها هم خوانده‌ام که آقای چهل‌تنی بخش عمده‌ای از کتابش را دزدی ناکام در خیابان سرقت کرده و به‌خیال آنکه در کیف‌دستی پول هست، به‌باد داده است و ایشان ناچار شده‌اند دوباره همه را بنویسند. وقتی درد اندک خود را با آن جراحت‌ها و زخم‌ها مقایسه می‌کنم، آرام می‌شوم و دوباره شروع می‌کنم به نوشتن از اول.

سه‌شنبه| شب تا صبح خواب بهروز وثوقی و دکترشریعتی را دیده‌ام. داشتم در خواب از دکترشریعتی می‌پرسیدم که مرحوم دکترعلی‌الوردی را دیده بوده است یا نه؟ او هم داشت روابط و آشنایی‌اش با آن جامعه‌شناس مشهور و بزرگ عراقی را شرح می‌داد. فقط هرچه حالا دارم فکر می‌کنم، ربط میان وثوقی و شریعتی را نمی‌فهمم!

چهارشنبه| در سربالایی خیابان، جوان راننده پیک‌موتوری سرعتش را کم می‌کند و تعارفی می‌زند: «حاجی بفرما!» می‌گویم: «ممنون، دیگر رسیده‌ام!» می‌گوید: «حاجی دعا کن یک دختر همه‌چیز تمام، گیرم بیاید!» بعد هم قبل از اینکه جوابی بدهم، می‌پرسد: «قسمت است؟ یعنی خدا نوشته است؟» سری تکان می‌دهم و می‌گویم: «ان‌شاءا... خوشگل و پولدار و خوب!» می‌خندد و گازش را می‌گیرد که برود و در همان حال دستش را تکان می‌دهد و می‌گوید: «و البته با خدا، با خدا و مؤمن!»‌

پنجشنبه| پیرمردی که کنار پیاده‌رو با ترازویش ایستاده، از دور به من خیره شده است، طوری‌که وقتی به مقابل او می‌رسم، روی ردشدن و گذشتن ندارم. عبایم را جمع می‌کنم و روی ترازو می‌ایستم. عقربه ترازو ۷۵ کیلو را نشان می‌دهد. می‌خواهم پایین بیایم و بروم، اما پیرمرد نمی‌گذارد پایم را بردارم و با وسواس و جدیت، طوری‌که انگار دارد داروی بیهوشی را برای عمل جراحی تزریق می‌کند، خم می‌شود و با دقت صفحه را می‌بیند و نتیجه را اعلام می‌کند. درحالی‌که دارم اسکناس را از جیبم درمی‌آورم، به او می‌گویم: «نمی‌شود کاری کنی که ۶۰ تا باشد؟» انتظار دارم بخندد و ریسه برود، اما شوخی‌ام را متوجه نمی‌شود و با همان جدیت می‌گوید: «نه، من بلد نیستم!»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->